پویا و هستی خواهر برادرند. هستی چند روزه که با برادرش میاد کتابخونه و خیلی هم مشتاق میاد. روزهای قبل با فرغون می اومد کتاب می برد. امروز دست خالی اومدند. و البته دست پر رفتند.

هستی عاشق عروسکهای انگشتیه امروز کلی با پویا قصه گفتند.

 

45730556208899491669.jpg

 

90196897653568466852.jpg

قصه گویی پویا و هستی

هستی ,  ,پویا ,قصه ,میاد ,رفتند ,پویا و ,و هستی ,پر رفتند ,دست پر ,رفتند هستی

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

niloorayanehic shosini شهيد محمد حسن جهانشاهلو X MIND نمونه سوالات استخدامی mtarhe داستان کوتاه چگونه رنگ آمیزی ساختمان انجام دهیم؟ مطالب اینترنتی harmonijabaran